.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
پیشکش به تمام پدران ایران زمین / تا ابد در امتداد چشم هایم ایستاده اید
رقیه توسلی

شمال نیوز: رقیه توسلی- به پشت سرم که نگاه می کنم ، به آن روزهای رفته ی دور ، پررنگ تر از شمایل دو مهربان دلواپس کسی را نمی بینم . دو انسان که بین تمام آن سایه های کمرنگ و محو ، هنوز رو به امتداد چشم هایم ایستاده اند و غم شادی های نداشته ام را می خورند .
به پشت سرم که نگاه می کنم هنوز دو زیبای عاشق را می بینم که با دلشوره ی بسیار به من زل زده اند . به کودکی که فکر می کند دیگر بزرگ شده است .
من عاشقانم را می شناسم و سالهاست دلبسته ام به آنانی که هربار حال بدم را خوب می کنند ، به انسان هایی که شعله های رفاقت شان تا ابد برایم روشن و سوزان است .
پدر نازنینم ! من شما را می شناسم . شما را که مدام لیلی ام می خوانید و بی دریغ پناهم می دهید تا هر روز تقویمم را به نام عاطفه تان سند بزنم .
من همان آدم خوشبختی هستم که باران نگاه شما پیوسته روی سرش می بارد و دست های رحیم تان ، موهایش را نوازش می کند . همان که هرروز از دعای پدرانه تان سرشار است .
دوست دارم بدانید خیلی وقت ها دوباره من همان کودک پنج ساله ای می شوم که بابا گفتن هایش را بی ملاحظه و کشدار به گوش فلک می رساند ، همان دختربچه شیطانی که خودش را پشت شما پنهان می کرد تا آن جفت چشم های مهربان بیایند و هزار باره غافلگیرش کنند .
دوست دارم بدانید هربار ترانه مردانه صدایتان که در دل لحظاتم می پیچد و جا خوش می کند مرا بازهمان دختربچه خوشحال و دیوانه ای می سازد که از شور شادمانی دیگر روی پاهایش بند نمی شود.
محبوبم ، به پشت سرم که نگاه می کنم همیشه شما را می بینم . روزگار شگرفی را که خاطره خوبی های پدرانه شما را بردوش می کشد .
ای صبور دیروزها و امروزهای من ! اعتراف می کنم شما در حوالی آسمان زندگی می کنید . همانجا که از کابوس های دیرینه خبری نیست . همانجا که من آرامم و دنیا آرام است و رویاها به شیرینی عسل تعبیر می شوند .
من شما را می شناسم . پدر ثانیه های سخت و آسانم را . همان مهربانی را که مدام خاموشی هایم را به روزنه های نور متصل می سازد .
همان که در پژواک صدای مردانه اش هربار کودک تر می شوم و از کوله بار سنگین دنیا رها می گردم و تا سایه جادویی محبت اش پرواز می کنم . همان که لیلی وار، نام نازنین اش را زمزمه می کنم و هرروز یک دل سیر عاشقش می شوم .
سالهاست به پشت سرم که نگاه می کنم ، مژه هایم در نسیم باز و بسته می شوند و رودخانه شُکر بر لبهایم جاری می گردد. سالهاست که در حریر دعای شما آرام می گیرم و از حال و آینده نمی ترسم ، از روزهای نیامده ای که در تقویم تا بی نهایت به پیش رفته اند .
پدر نازنینم ، شما را که دارم تمام شادی های دلپذیر و روشن را دارم و از هیچ صدای مبهمی در جهان نمی هراسم چون می دانم دلسوزی ها و عاشقانه های شما ، هرروز لیلی تان را نجات خواهد داد .


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
برچسب ها : روز پدر
نظرات خوانندگان :

محمد عمرانی 30 ارديبهشت 1393
خانم توسلی سلام . از خواندن یادداشت زیبایتان بی نهایت لذت بردم . برای من که سالهاست از نعمت وجود نازنین پدر و مادر محروم گشته ام خواندن این متن سفر به روزهای بودن آنها بود و.... ممنونم

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.009 seconds.